فصل سوم
ضوابط ساختمانهاي با مصالح بنايي غير مسلح :
۳ - ۱ تعريف:
منظور از ساختمانهاي با مصالح بنايي ، ساختمانهايي است كه با آجر،بلوك سيماني و يا با سنگ ساخته مي شوند و در آنها تمام و يا قسمتي از بارهاي قائم توسط ديوارهاي با مصالح بنائي تحمل مي گردد. بنابراين ساختماني كه در آن قسمتي از بارهاي قائم توسط ديوارهاي با مصالح بنائي و قسمتي ديگر توسط عناصر فلزي و يا بتن آرمه تحمل شود در رديف ساختمانهاي با مصالح بنائي محسوب مي شود و مقررات مندرج در اين فصل و يا بند ۱ - ۲ - ۳ آئين نامه بايد در مورد اينگونه ساختمانهاي مختلط نيز رعايت گردد. رعايت اين فصل براي تمام مناطق باخطرهاي نسبي مختلف الزامي است .
۳ - ۲ محدوديت ارتفاع ساختمان و طبقات آن ۳ - ۲ - ۱ در ساختمانهاي با مصالح بنائي حداكثر تعداد طبقات بدون احتساب زيرزمين برابر ۲ طبقه مي باشد و همچنين تراز روي بام نسبت به متوسط تراز زمين مجاور نبايد از ۸ متر تجاوز نمايد. زيرزمين طبقه اي است كه تراز روي سقف آن نسبت به متوسط تراز زمين مجاور از ۵ر۱ متر بيشتر نباشد در غيراينصورت اين طبقه نيزبحساب تعداد طبقات ساختمان منظور مي گردد. حداكثر تعداد طبقات زيرزمين يك طبقه خواهد بود.
3 - ۲ - ۲ حداكثر ارتفاع طبقه ( از روي كلاف افقي زيرين تا زير سقف ) ۴ متر مي باشد و درصورت تجاوز از اين حد، علاوه بر كلاف بندي مطابق بند ۳ - ۹ - ۱ بايد يك كلاف افقي اضافي در داخل ديوارها و در ارتفاع حداكثر ۴ متر از روي كلاف زيرين تعبيه گردد. باين ترتيب مي توان ارتفاع طبقه را حداكثر تا ۶ متر افزايش داد.
3 - ۲ - ۳ براي ديوارهاي با مصالح بنائي حداقل نسبت ضخامت به ارتفاع با استفاده از دستورالعمل هاي مناسب تعيين مي شود ولي نبايد از ۱۱۰ براي ديوارهاي سازه اي ( مطابق بند ۳ - ۶ ) و ۱۱۲ براي ديوارهاي غير سازه اي مهار نشده كمتر باشد.
۳ - ۳ پلان ساختمان
۳ - ۳ - ۱ بطور كلي ساختمان بايد واجد خصوصيات زير باشد:
الف ) طول ساختمان از سه برابر عرض آن تجاوز ننمايد.
ب ) نسبت به هر دو محور اصلي قرينه و يا نزديك به قرينه باشد.
پ ) يپش آمدگي ها و پس رفتگي هاي نامناسب نداشته باشد.
۳ - ۳ - ۲ در صورت تجاوز نسبت طول به عرض ساختمان از ۳ و يا نامتقارن بودن ساختمان و يا وجود يپش آمدگي هائي بيش از مقادير مندرج در بند ۳ - ۳ - ۳، بايد با ايجاد درز انقطاع مطابق بند ۱ - ۴ - ت ، ساختمان را به قطعات مناسب تر مانند شكل ( ۲ ) تقسيم كرد بطوريكه هر قطعه واجد شرايط مندرج در بند ۳ - ۳ - ۱ باشد. ادامه درزهاي جدائي در شالوده ساختمان الزامي نمي باشد.
۳ - ۳ - ۳ ابعاد يپش آمدگي در پلان ساختمان بدون تعبيه درز انقطاع محدود است به مقاديري كه در شكل ( ۳ ) مشخص شده است .
الف ) يپش آمدگي در امتداد طول ساختمان
ب ) يپش آمدگي در امتداد عرض ساختمان شكل ( ۳ ) - ابعاد يپش آمدگي در پلان ساختمان چنانچه در شكل ( ۳ - الف ) D۲ d >، و يا در شكل ( ۳ - ب ) ، >۲ l Lباشد، اين قسمتها يپش آمدگي تلقي نمي شود و دراينصورت محدوديتي براي بعد ديگر وجود ندارد مشروط بر آنكه پلان ساختمان بطور نامناسبي نامتقارن نگردد.
۳ - ۳ - ۴ ديوارها بايد حتي الامكان به طور منظم و متقارن در پلان ساختمان قرار داده شوند تا با تحمل يكنواخت نيروي افقي زلزله يپچش در ساختمان به حداقل برسد.
3-4 مقطع قائم ساختمان
۳ - ۴ - ۱ بطوركلي ارجح است ساختمان فاقد يپش آمدگي در مقاطع قائم باشد و در صورت ايجاد يپش آمدگي بايد ضوابط ذيل رعايت گردند : الف ) طول جلو آمده طره در مورد بالكن هاي سه طرف باز از ۲۰ر۱ متر و براي بالكن هاي دو طرف باز از ۵۰ر۱ متر بيشتر نباشد و طره ها بخوبي در سقف طبقه مهار شوند. در صورتيكه طول جلو آمده طره از حدود مذكور در فوق تجاوز نمايد طره بايد در برابر نيروي قائم زلزله مطابق بند ۲ - ۴ - ۱۵ محاسبه گردد.
ب ) يپش آمدگي ساختمان در مقطع قائم بطوريكه طبقه بالا بصورت طره جلوتر از طبقه پائين باشد فقط با احراز شرايط زير مجاز است .
۱ ) طول جلو آمده طره از ۰۰ر۱ متر بيشتر نباشد.
۲ ) سازه قسمت يپش آمده طوري طراحي شود كه هيچيك از ديوارهاي آن بار سقف و يا ديوارهاي فوقاني را تحمل نكند.
۳ ) ديوارهاي قسمت يپش آمده بوسيله كلافهاي قائم فولادي و يا بتن آرمه با اتصال مناسب و مطمئن نگهداشته شوند و دو سر كلافها در عناصر سازه اي كف و سقف مهار شوند. كلاف بندي بايد بنحوي انجام گيرد كه اولاا هر كلاف حداكثر ۲ متر از ديوار را نگهدارد و ثانياا دو طرف پنجره هاي با عرض بيشتر از ۲ متر نيز داراي كلاف باشد. حداقل مقطع و آرماتوربندي اين كلافهاي قائم مطابق كلافهاي قائم ساختمان مندرج در بندهاي ۳ - ۹ - ۲ - ۱ و ۳ - ۹ - ۲ - ۲ مي باشد.
۳ - ۴ - ۲ از احداث اختلاف سطح در يك طبقه ساختمان بايد حتي الامكان پرهيز شود و در صورت وجود اختلاف سطح بيش از ۶۰ سانتيمتر بايد ديوارهاي حد فاصل دو قسمتي كه اختلاف سطح دارند با كلاف بندي اضافي مناسب تقويت شوند ويا اينكه دو قسمت ساختمان بوسيله درز جدائي از يكديگر جدا شوند.
3 - ۴ - ۳ شالوده ها بايد حتي المقدور در يك سطح افقي ساخته شوند و درصورتي كه بعلت شيب زمين يا علل ديگر احداث شالوده در يك تراز ميسر نباشد بايد هر قسمت آن در يك سطح افقي قرار داده شود و در هر حال بايد از ايجاد شيب بيش از ۱۵
درصد در يپ خودداري گردد.
3 - ۵ بازشوها ( در - پنجره - گنجه )
۳ - ۵ - ۱ در ساختمانهاي با مصالح بنائي بطوركلي بايد از احداث بازشوهاي وسيع احتراز نمود و حتي المقدور بازشوها را در قسمت مركزي ديوارها قرار داد.
۳ - ۵ - ۲ رعايت محدوديتهاي ذيل براي هر ديوار سازه اي ( مطابق تعريف در بند ۳ - ۶ ) الزامي است :
الف ) مجموع سطح بازشوهااز۱۳ سطح آن ديوار بيشتر نباشد.
ب ) مجموع طول بازشوها از ۱۲ طول ديوار بيشتر نباشد.
پ ) فاصله اولين بازشو از بر خارجي ساختمان ( يا ابتداي طول ديوار ) كمتر از ۲۳ ارتفاع باز شو يا كمتر از ۷۵ سانتيمتر نباشد مگر آنكه در طرفين بازشو كلاف قائم قرار داده شود.
ت ) فاصله افقي دو باز شو از۲۳ ارتفاع كوچكترين بازشوي طرفين خود كمتر نبوده و از۱۶ مجموع طول آن دو باز شو نيز كمتر نباشد در غير اينصورت جرز بين دو بازشو جزئي از بازشو منظور مي شود و نبايد آنرا بعنوان ديوار سازه اي بحساب آورد و نعل درگاه روي بازشوها نيز بايد بصورت يكسره با دهانه اي برابر مجموع طول باز شوها به اضافه طول جرز بين آنها محاسبه گردد.
ث ) هيچيك از ابعاد بازشو از ۵ر۲ متر بيشتر نباشد. در غير اينصورت بايد طرفين باز شو را با تعبيه كلاف هاي قائم كه به كلافهاي افقي بالا و پائين آن طبقه متصل مي شوند و همچنين با مهار نعل درگاه بازشو در كلافهاي قائم طرفين تقويت نمود.
3 - ۶ ديوارهاي سازه اي ديوارهاي سازه اي ديوارهائي است كه براي تحمل بار قائم يا جانبي يا هر دو آنها در ساختمان درنظر گرفته مي شود.
3 - ۶ - ۱ در هريك از امتدادهاي طولي و عرضي ساختمان مقدار ديوار نسبي در هر طبقه نبايد از مقادير مندرج در جدول شماره ( ۶ ) كمتر باشد. مقدار ديوار نسبي هر طبقه در هر امتداد عبارتست از نسبت مساحت مقطع افقي ديوارهاي سازه اي موازي با امتداد مورد نظر به مساحت زيربناي آن طبقه . براي تعيين مقدار ديوار نسبي فقط ديوارهاي سازه اي با حداقل ضخامت ۲۰ سانتي متر كه داراي كلاف افقي در تراز سقف باشند به حساب مي يآند. ديوارهاي بالا و پائين بازشوها در محاسبه ديوار نسبي منظور نمي شوند. بعبارت ديگر براي تعيين مقدار ديوار نسبي مقطع افقي شكسته اي كه حداقل مساحت ديوار را بدست مي دهد در نظر گرفته مي شود.
جدول شماره ( ۶ ) - حداقل ديوار نسبي در هر امتداد
ساختمان نوع و تعداد طبقات ساختمان زير زمين طبقه اول طبقه دوم ساختمانهاي آجري
يك طبقه
%۴%۶
دو طبقه
%۶%۸
%۴
ساختمانهاي با يك طبقه
%۶%۱۰
بلوك سيماني دو طبقه
%۱۰%۱۲
%۶
ساختمانهاي سنگي يك طبقه
%۵%۸
ــ
دو طبقه
%۸%۱۰
%۵
۳ - ۶ - ۲ حداكثر طول مجاز ديوار سازه اي بين دو پشت بند ۳۰ برابر ضخامت آن مي باشد مشروط برآنكه از ۸ متر تجاوز نكند. مقصود از پشت بند، ديواري است كه در امتداد ديگري با ديوار سازه اي تلاقي مي نمايد. ديواري بعنوان پشت بند تلقي مي شود كه ضخامت آن حداقل ۲۰ سانتي متر و طول آن با احتساب ضخامت ديوار سازه اي حداقل برابر۱۶ بزرگترين دهانه طرفين پشت بند باشد. كلاف قائم نيز ميتواند بعنوان پشت بند تلقي شود.
3 - ۶ - ۳ ارتفاع ديوارهاي سازه اي بايد با مفاد بند ۳ - ۲ تطبيق نمايد.
3 - ۷ ديوارهاي غيرسازه اي و تيغه ها ( يا جداگرها )
۳ - ۷ - ۱ حداكثر طول مجاز ديوار غيرسازه اي يا تيغه بين دو پشت بند عبارتست از ۴۰ برابر ضخامت ديوار يا تيغه و يا ۶ متر هركدام كمتر باشد. پشت بند بايد به ضخامت حداقل معادل ضخامت ديوار و بطول حداقل ۱۶ بزرگترين دهانه طرفين پشت بند باشد. بجاي پشت بند مي توان عناصر قائم فولادي ، بتن آرمه و يا چوبي در داخل تيغه يا ديوار قرار داد و دو سر عناصر را بطور مناسبي در كف و سقف طبقه مهار نمود.
۳ - ۷ - ۲ حداكثر ارتفاع مجاز ديوارهاي غيرسازه اي و تيغه ها از تراز كف مجاور ۵ر۳ متر مي باشد. در صورت تجاوز از اين حد بايد با تعبيه كلافهاي افقي و قائم بطور مناسبي به تقويت ديوار مبادرت گردد.
3 - ۷ - ۳ تيغه هايي كه در تمام ارتفاع طبقه ادامه دارند بايد كاملاا به زير پوشش سقف مهار شوند يعني رگ آخر تيغه با فشار و ملات كافي در زير سقف جاي داده شود. لبه فوقاني تيغه هائي كه در تمام ارتفاع طبقه ادامه ندارند بايد با كلاف فولادي يا بتن آرمه و يا چوبي كه به سازه ساختمان و يا كلافهاي احاطه كننده تيغه متصل مي باشد كلاف بندي شود.
3- ۷ - ۴ لبه قائم تيغه ها نبايد آزاد باشد. اين لبه بايد به يك تيغه ديگر و يا يك ديوار عمود بر آن ، يكي از اجزاي سازه و يا عنصر قائم ( همانند يك ستونك ) كه بهمين منظور از فولاد، بتن آرمه و يا چوب تعبيه مي شود با اتصال كافي تكيه داشته باشد. تونك مي تواند از يك ناوداني نمره ۶ ( و يا پروفيل فولاد معادل آن ) ، و يا از بتن آرمه و يا چوب تشكيل شود. چنانچه طول تيغه پشت بند كمتر از ۵ر۱ متر باشد لبه آن مي تواند آزاد باشد.
۳ - ۷ - ۵ درصورتيكه ديوار و تيغه متكي به آن بطور همزمان و يا بصورت لاريز و يا بصورت هشتگير چيده شوند اتصال تيغه به ديوار كافي تلقي مي گردد ولي چنانچه تيغه بعد از احداث ديوار و بدون اتصال به آن ساخته شود بايد در محل تقاطع به نحو مناسبي به ديوار متصل و محكم گردد. درغيراينصورت لبه كناري تيغه آزاد تلقي شده و بايد طبق بند ۳ - ۷ - ۴ عنصر قائم در اين لبه تعبيه گردد. دو تيغه عمود بر هم بايد با يكديگر قفل و بست شوند.
۳ - ۸ جان پناه ها و دودكشها
۳ - ۸ - ۱ ارتفاع جان پناه اطراف بامها و بالكن ها از كف تمام شده ، درصورتيكه ضخامت ديواره آن ۱۰ و
يا۲۰ سانتيمتر باشد نبايد بترتيب از ۵۰ و ۹۰ سانتي متر تجاوز نمايد. در صورت تجاوز ارتفاع از حدود فوق الذكر، جان پناه بايد توسط عناصر قائم فولادي يا بتن آرمه نگهداري شده و در كف بام يا بالكن گيردار شود.
3 - ۸ - ۲ دودكشها و بادگيرهاي با مصالح بنائي و اجزا مشابه نبايد بلندتر از ۵ر۱ متر از كف بام باشند و درصورتيكه ارتفاع آنها از اين مقدار تجاوز نمايد بايد بوسيله عناصر قائم فولادي يا بتن آرمه بنحو مناسبي تقويت و در كف بام گيردار شوند.
۳ - ۹ كلاف بندي
۳ - ۹ - ۱ كلاف بندي افقي
۳ - ۹ - ۱ - ۱ در كليه ديوارهاي سازه اي تمام ساختمان هاي با مصالح بنائي - اعم از يك طبقه يا دو طبقه واعم ازآجري ، بلوك سيماني وياسنگي - بايدكلاف هاي افقي درترازهاي زيرساخته شوند:
الف ) در تراز زير ديوارها. اين كلاف بايد با بتن آرمه ساخته شود بطوريكه عرض آن از عرض ديوار و يا ۲۵ سانتيمتر و ارتفاع آن از۲۳ عرض ديوار و يا ۲۵ سانتيمتر كمتر نباشد.
ب ) در زير سقف .
كلاف سقف چنانچه با بتن آرمه ساخته شود بايد هم عرض ديوارها باشد مگر در مورد ديوارهاي خارجي كه به منظور نماسازي مي توان عرض كلاف را حداكثر تا ۱۲ سانتي متر از عرض ديوار كمتر اختيار نمود ولي در هيچ حال عرض كلاف سقف نبايد از ۲۰ سانتي متر كمتر باشد. ارتفاع كلاف نبايد از ۲۰ سانتي متر كمتر باشد.
در سقف بجاي كلاف بتن آرمه مي توان از پروفيلهاي فولادي معادل تيرآهن نمره ۱۰ استفاده نمود مشروط بر آنكه كلاف فولادي با سقف بخوبي متصل شده و همچنين اين كلاف ها به نحوي مناسب با كلاف قائم يا ديوار مثلاا با لايه ضخيم ملات به ديوارها استوار گردد. چنانچه سقف از تاوه بتن درجا ريخته شده ساخته شود نيازي به كلاف افقي اضافي در تراز سقف وجود ندارد.
۳ - ۹ - ۱ - ۲ حداقل قطر ميلگردهاي طولي در كلاف هاي افقي بتن آرمه عبارتست از:
۱۰ ميليمتر براي ميلگرد آجدار و ۱۲ ميليمتر براي ميلگرد ساده . در صورت استفاده از ميلگردهاي ساده بايد انتهاي ميلگردها را در محل وصله ها و در محل ختم ميلگردها به قلاب ۱۸۰ درجه انتهائي ختم نمود. ميلگردهاي طولي بايد حداقل ۴ عدد بوده و در گوشه ها قرار داده شوند. درصورتي كه عرض كلاف از ۳۵ سانتيمتر تجاوز نمايد تعدادميلگردهاي طولي بايد به ۶ عدد و يا بيشتر افزايش داده شود به طوريكه فاصله هر دو ميلگرد مجاور از ۲۵ سانتيمتر بيشتر نباشد. ميلگردهاي طولي بايد با تنگهائي به قطر حداقل ۶ ميليمتر به يكديگر بسته شوند،حداكثر فاصله تنگها از يكديگر عبارتست از ارتفاع كلاف و يا ۲۵ سانتيمتر; هركدام كمتر باشد. پوشش بتن اطراف ميلگردهاي طولي نبايد در مورد كلاف زير ديوارها از ۵ سانتيمتر و در مورد
كلاف سقف از ۵ر۲ سانتيمتر كمتر باشد.
۳ - ۹ - ۱ - ۳ در هر تراز، اضلاع مختلف كلاف بايد بيكديگر متصل شوند تا كلاف بندي يكپارچه و شبكه مانند بهم يپوسته اي تشكيل گردد. آرماتوربندي محل تلاقي اضلاع كلاف بخصوص در مورد كلاف سقف بايد بنحوي انجام شود كه اتصال كلاف ها بخوبي تامين گردد.
كلاف سقف نبايد در هيچ جا منقطع باشد. درصورتي كه مجاري دودكش ، تهويه ، كانال كولر و نظاير آنها با كلاف سقف تلافي نمايند بايد آرماتورهاي كلاف از دو طرف اين مجاري عبور نمايند. در ضمن قطر يا عرض اين مجاري نبايد از نصف عرض كلاف بيشتر باشد.
3 - ۹ - ۱ - ۴ در صورتيكه ساختمان با مصالح بنائي داراي ستونهاي فولادي و يا بتن آرمه نيز باشد اين ستونها بايد بنحوي مناسب در بالا به عناصر سقف و يا كلاف سقف و در پائين به كلاف زير ديوار متصل شوند.
3 - ۹ - ۲ كلاف بندي قائم
۳ - ۹ - ۲ - ۱ در كليه ساختمان هاي با مصالح بنائي دوطبقه و همچنين در ساختمان هاي يك طبقه مطابق جدول ۷ بايد كلاف بندي قائم انجام شود.
جدول ۷ - ضرورت كلاف قائم در ساختمانهاي يك طبقه گروه منطقه خطر نسبي زلزله اهميت ساختمان كم متوسط زياد ( براساس بند ۱ - ۴ ) اهميت زياد دارد .در اين حالت كلاف هاي قائم بايد در داخل ديوارها و در گوشه هاي اصلي ساختمان و ترجيحا در نقاط تقاطع ديوارها طوري تعبيه گردند كه فاصله محور تا محور آنها از ۵ متر تجاوز نكند.
هيچ يك از ابعاد مقطع كلاف قائم بتن آرمه نبايد كمتر از ۲۰ سانتيمتر باشد. بجاي كلاف بتن آرمه مي توان از تيرآهن نمره ۱۰ و يا پروفيل فولادي با سطح مقطع معادل آن استفاده نمود، مشروط بر آنكه اتصال كلاف فولادي با ديوار بوسيله ميلگردهاي افقي بخوبي تامين شود. استفاده از تير چوبي حداقل با مقطع ۵۰ سانتيمتر مربع بعنوان كلاف قائم ، براي ساختمانهاي يك طبقه با اهميت متوسط و يا كم و يا براي سيستم هاي سقف چوبي قابل قبول ( مطابق بند ۳ - ۱۱ - ۱ ) مجاز است . از پروفيل هاي در و پنجره نيز در صورتيكه بخوبي در كلاف افقي و سقف مهار شده باشند، با رعايت ميزان فولاد معادل فوق الذكر، مي توان بعنوان كلاف قائم استفاده كرد. توصيه اكيد مي گردد كه اجراي كلاف هاي قائم بتن آرمه همزمان با چيدن ديوار سازه اي وبصورت يكپارچه صورت گيرد و يا با تعبيه شاخكها و يا ميلگردهاي افقي اتصال بين ديوار و كلاف تامين گردد.
۳ - ۹ - ۲ - ۲ حداقل قطر ميلگردهاي طولي در كلاف هاي قائم بتن آرمه عبارتست از ۱۰ ميليمتر براي ميلگرد آجدار و ۱۲ ميليمتر براي ميلگرد ساده . ميلگردهاي طولي بايد حداقل ۴ عدد باشند، در گوشه ها قرار داده شوند و انتهاي آنها به نحوي مناسب مهار شود. ميلگردهاي طولي بايد با تنگهائي به قطر حداقل ۶ ميليمتر بيكديگر بسته شوند. حداكثر فاصله تنگها از يكديگر عبارتست از ۲۰ سانتيمتر. در اطراف ميلگردهاي طولي بايد حداقل ۵ر۲ سانتيمتر پوشش آزاد بتن وجود داشته باشد.
۳ - ۹ - ۲ - ۳ كلاف هاي قائم بايد بنحوي مناسب در كليه نقاط تقاطع به كلاف هاي افقي متصل شوند تا متفقاا با كمك ديوارهاي سازه اي يك سيستم سه بعدي مقاوم را تشكيل دهند.
3- ۹ - ۲ - ۴ بجاي هر كلاف قائم به شرح مذكور در بند 3 - ۹ - ۲ - ۱ مي توان ميلگردهائي را مطابق شكل ( ۴ ) و مطابق با محل آن ( گوشه يا وسط ديوار ) در طول ديوار توزيع نمود مشروط بر اينكه :
الف ) براي اجراي ديوار از ملات ماسه سيمان استفاده شود.
ب ) فاصله هر دو ميلگرد قائم از ۶۰ سانتيمتر كمتر و از ۱۲۰ سانتيمتر بيشتر نباشد.
پ ) ميلگردهاي قائم در فاصله حداكثر ۲۵ سانتيمتر، با ميلگردهاي افقي بقطر حداقل ۶ ميليمتر بيكديگر بسته شوند.
ت ) اطراف ميلگردها بصورت غوطه اي چيده شده و هرز ملات ها كاملاا پر گردند. دور هر ميلگرد قائم فضائي كه كوچكترين بعد آن از ۶ سانتيمتر كمتر نباشد ايجاد گرديده و ضمن چيدن ديوار با ملات پر شود.
ث ) ميلگردهاي قائم در كلاف هاي افقي بالا و پائين مهار شوند. بايد در دو انتها به زاويه ۹۰ درجه ختم و در كلاف شالوده و سقف مهار شوند.
3 - ۹ - ۳ كلاف بندي ديوارهاي مثلثي شكل در ساختمان هائي كه با خرپا و شيرواني پوشانده مي شوند ارجح است روي ديوارهاي انتهائي نيز خرپا نصب گردد. در غير اينصورت قسمت مثلثي شكل اين ديوارها بايد با كلاف بندي بشرح زير تقويت گردد:
الف ) در قاعده قسمت مثلثي شكل ديوار انتهايي در محاذات كلاف زير تكيه گاه خرپاها كلاف افقي تعبيه شود و اين كلاف ها بيكديگر متصل شوند.
ب ) سطح فوقاني ديوار مثلثي شكل با كلاف پوشانده شود بطوريكه سطح بالاي كلاف موازي صفحه پوشش و سطح زيرين آن پلكاني باشد.
پ ) بين دو كلاف پائين و بالاي قسمت مثلثي شكل ديوار كلاف هاي قائم حداكثر بفاصله ۵ متر تعبيه شوند و كلاف هاي قائم در كلاف هاي تحتاني و فوقاني مهار گردند.
ت ) ابعاد و ميلگردهاي كلافهاي مذكور در بندهاي الف و ب فوق تابع مقررات كلاف بندي افقي ( بند ۳ - ۹ - ۱ ) و در مورد كلاف هاي مذكور در بند پ فوق تابع مقررات كلاف بندي قائم ( بند ۳ - ۹ - ۲ ) مي باشند.
3 - ۹ - ۴ حداقل طول وصله ميلگردهاي طولي كلاف هاي بتن آرمه و ياطول مهاري شامل قلاب هابرابر ۴۰ سانتيمتر مي باشد.
3 - ۱۰ اجراي ديوارهاي سازه اي
۳ - ۱۰ - ۱ در ساختمان هاي با مصالح بنائي استفاده از ملات گل و يا گل آهك مجاز نمي باشد. ديوارهاي سنگي و ديوارهاي بلوك سيماني بايد با ملات ماسه سيمان باعيار حداقل ۲۰۰ كيلوگرم سيمان در مترمكعب ملات ساخته شوند. در ديوارهاي آجري مي توان از ملات حرامزاده ( باتارد ) با ۱۰۰ كيلوگرم سيمان و ۱۲۵ كيلوگرم آهك در مترمكعب ملات نيز استفاده نمود. جان پناه بام و بالكن و قسمت طره اي از دودكشها بايد منحصراا با ملات ماسه سيمان با عيار حداقل ۲۰۰ كيلوگرم سيمان در متر مكعب ملات ساخته شوند.ملات مصرفي ماسه سيمان بايد حداكثر ظرف مد¾ت يك ساعت پس از تهيه ، مصرف شود.
3 - ۱۰ - ۲ ديوارهائي كه با سنگ مكعب مستطيل شكل يا آجر يا بلوك سيماني ساخته مي شوند بايد طوري چيده شوند كه بندهاي قائم روي هم قرار نگيرند و درزهاي قائم كه در اصطلاح ( ( هرزملات ) ) ناميده مي شوند كاملاا با ملات پر شوند. در ديوارهاي با سنگ لاشه بايد لاشه ها با قفل و بست پهلوي هم قرار داده شوند و بين سنگها كاملاا با ملات پر گردد.
3 - ۱۰ - ۳ بايد تمام ديوارهاي سازه اي كه بهم يپوسته هستند بخصوص در گوشه هاي ساختمان حتي المقدور بطور همزمان و در يك تراز چيده شده و در يك سطح بالا آورده شوند. در مواردي كه اجراي همزمان ديوار چيني ميسر نباشد مي توان قسمتهائي را بصورت ( ( لاريز ) ) ساخته و قسمت هاي بعدي را روي لاريز بنا نمود. در مورد ديوارهاي سازه اي ، دندانه دار كردن ديوار با به اصطلاح ( ( هشت گير ) ) كه معمولاا براي اتصال ديوارهاي متقاطع و يا براي ساختن ديوارهاي طويل بكار مي رود مجاز نمي باشد. هشت گير را مي توان منحصراا براي اتصال تيغه ها بكار گرفت مشروط برآنكه درزهاي بالا و پائين آجر چيني بعدي در محل هشتگير كاملاا با ملات پر شوند.
3 - ۱۰ - ۴ آجر، بلوك سيماني ، و يا سنگ مصرفي در ديوارها بايد از جنس مرغوب و داراي قدرت باربري و همچنين دوام مناسب باشندآ.جر وبلوك سيماني بايد قبل از استفاده كاملا با آب سيراب شود.
3 - ۱۱ سقفها
۳ - ۱۱ - ۱ مصالح سقف سقف بايد با مصالح مناسب و بنحوي ساخته شود كه در برابر نيروهاي زلزله اولاا از تكيه گاه خود جدا نشود و ثانياا يكپارچگي و استحكام خود را حفظ نمايد. بكار بردن چوب بعنوان عنصر باربر سقف در صورتي مجاز مي باشد كه پوشش سقف از نوع سبك نظير تخته - ورق آهن - صفحات موجدار فلزي و يا آزبست سيماني باشد و در اينصورت براي كلاف بندي سقف نيز مي توان از چوب استفاده نمود. احداث سقف چوبي با پوشش حصير و ني و گل و يا شفته آهك و يا طاق خشتي مجاز نمي باشد.
3 - ۱۱ - ۲ اتصال سقف و تكيه گاه عناصر سقف ( تير و تيرچه اعم از فولادي ، بتني و چوبي ) و يا دال بتني بايد در تكيه گاه ها بنحو مطمئني به عناصر زيرسري ( تيرهاي حمال ، كلاف بندي افقي ، ستونها ) متصل شوند تا نيروهاي زلزله بدون جابجا شدن سقف به عناصر قائم انتقال يابند. به اين منظور رعايت ضوابط زير الزامي است :
الف ) در مورد سقف متكي بر تير حمال عناصر اصلي سقف به تيرهاي حمال متصل شوند و تيرهاي حمال نيز به كلاف روي ديوار مهار گردند.
ب ) در مورد سقف با تكيه گاه روي ديوار چنانچه سقف از نوع طاق ضربي باشد تيرآهن هاي سقف بايد يا در داخل كلاف بتن آرمه مهار شوند و يا به صفحات فلزي كه روي كلاف افقي بتن آرمه قرار داشته و در داخل كلاف مهار شده اند متصل گردند و يا به كلاف فلزي بنحوي مناسب بسته شوند. طول تكيه گاه تيرآهن هاي سقف طاق ضربي نبايد از ارتفاع تير و يا از ۲۰ سانتيمتر كمتر باشد. چنانچه سقف دال بتني يپش ساخته باشد ارجح است دال يپش ساخته در كلاف افقي بتن آرمه مهار شود و از قرار دادن دال يپش ساخته بر روي كلاف احتراز گردد مگر آنكه بتوان آنرا بنحوي مناسب به كلاف روي ديوار مهار نمود. سقف هاي مركب از تيرچه و بلوك نيز بايد بخوبي به كلاف افقي مهار گردند و بتن ريزي تيرچه ها و كلاف همزمان انجام شود. سقف بتن آرمه در جا ريخته شده نيز بايد داراي تكيه گاهي حداقل معادل ضخامت ديوار منهاي ۱۲ سانتيمتر باشد مشروط بر آنكه اين طول هيچگاه از ۱۵ سانتيمتر كمتر نگردد.
پ ) . عناصر سازه اي راه پله نيز بايد در پاگردهايي كه همسطح ساختمان هستند در كلاف بندي افقي سقف مهار شوند.
3 - ۱۱ - ۳ انسجام سقف براي حفظ انسجام و يكپارچه عمل نمودن سقف بايد نكات زير رعايت شوند: